ORIGINAL_ARTICLE
بررسی استفاده از سطوح مختلف تفاله اسانس¬گیری شده گیاه مرزه خوزستانی
بر عملکرد تولیدی بره های پرواری
تعداد 30 رأس بره نر نژاد فراهانی میانگین وزن 4/1±6/33 به طور تصادفی به 5 گروه تقسیم و در جایگاههای انفرادی نگهداری شدند. 15 روز دوره عادتپذیری و 60 روز دوره پروربندی در نظر گرفته شد. در جیرههای آزمایشی به ترتیب مقادیر صفر (تیمار شاهد)، 25 (تیمار 2)، 50 (تیمار 3)، 75 (تیمار 4) و 100 (تیمار 5) درصد تفاله مرزه جایگزین یونجه گردید. وزنکشی دورهای گوسفندان هر 15 روز یکبار انجام گرفت. در پایان دوره همه گوسفندان کشتار و وزن لاشه آنها ثبت گردید. مصرف خوراک روزانه، میانگین افزایش وزن روزانه، ضریب تبدیل غذا، pH شکمبه، وزن نهایی، وزن و بازده لاشه تحت تأثیر جیره های آزمایش قرار نگرفتند (05/0P >). مصرف ماده خشک و سایر مواد مغذی بین تیمارهای آزمایشی تفاوت معنیداری نداشت(05/0P >). بین تیمارهای آزمایشی تفاوت معنیداری از نظر قابلیت هضم ظاهری ماده خشک و سایر مواد مغذی مشاهده نشد (05/0P >). جایگزینی تفاله مرزه به جای یونجه در سطح 75 درصد به طور معنیداری حداکثر وزن زنده بلوغ را در مقایسه با تیمارها شاهد افزایش داد (05/0>P). زمان تأخیر (سنی که در آن رشد شتابنده به رشد کاهنده تبدیل گردید) در تیمار 4 به طور معنی داری بالاتر از سایر تیمارها بود (05/0>P). نتایج این پژوهش نشان داد که تفاله اسانسگیری شده مرزه میتواند بدون ایجاد هرگونه اثرات منفی بر عملکرد تولیدی در جیره برههای پرواری با کنسانتره بالا به جای بخش علوفه ای استفاده شود.
https://ejrr.gau.ac.ir/article_1223_7284c3447dedff8995b58be57cc41104.pdf
2013-07-23
1
16
تفاله اسانس گیری شده مرزه خوزستانی
اسانس های روغنی
بره های پرواری
محمد
وطن پرست
1
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه علوم دامی دانشگاه لرستان
AUTHOR
آرش
آذرفر
arash.azarfar@gmail.com
2
استادیار گروه علوم دامی دانشگاه لرستان
LEAD_AUTHOR
حشمت الله
خسروی نیا
khosravi_fafa@yahoo.com
3
دانشیار گروه علوم دامی دانشگاه لرستان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی اثر اسانس روغنی زنیان (Carum copticum L.) بر فراسنجههای تخمیر شکمبهای در شرایط آزمایشگاهی
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر اسانس روغنی زنیان بر فراسنجههای تخمیر یک جیره گوسفند پرواری با استفاده از آزمون تولید گاز بود. بدین منظور سطوح مختلف اسانس زنیان (صفر، 150، 300، 450 و 600 میلیگرم در لیتر) به سرنگهای اندازه گیری گاز که حاوی جیره بودند، افزوده شد. در مرحله اول انکوباسیون به مدت 144 ساعت به طول انجامید و فراسنجههای حداکثر گاز تولیدی بالقوه یا نقطه مجانب منحنی تولید گاز (A)، فاز تاخیر (L) و تجزیه پذیری ماده خشک برآورد گردید. در مرحله دوم پس از 24 ساعت انکوباسیون مقدار گاز تولیدی، غلظت کل اسیدهای چرب فرار، آمونیاک، تودهی میکروبی، ضریب تفکیک و قابلیت هضم حقیقی مادهی آلی اندازهگیری شد. افزودن اسانس زنیان باعث شد فراسنجههای A و تجزیه پذیری مادهی خشک کاهش یابد و در مقابل فاز تاخیر افزایش یافت. استفاده از اسانس باعث افزایش تودهی میکروبی در سطوح 150 و 300 میلی گرم در لیتر در مقایسه با سایر تیمارها شد. ضریب تفکیک نیز تحت تاثیر اسانس زنیان به طور معنیداری افزایش یافت. با افزایش دوز اسانس مورد استفاده قابلیت هضم حقیقی مادهی آلی نیز کاهش یافت. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که اسانس زنیان دارای فعالیت ضد میکروبی علیه میکروارگانیسمهای شکمبه است و در سطوح بالا مهار کنندهی تخمیر است. این اسانس توانایی تغییر در تخمیر شکمبهای را دارد و بهتر است اثرات آن در سطوح پایین تر بر تولید اسیدهای چرب و تودهی میکروبی مورد ارزیابی قرار گیرد.
https://ejrr.gau.ac.ir/article_1224_0f245b419cad86972502cbf35600e6c5.pdf
2013-07-23
17
30
زنیان
تخمیر شکمبهای
آزمون تولید گاز
تودهی میکروبی
راضیه
طالب زاده
rostacas2000@gmail.com
1
دانشگاه بوعلی سینا
AUTHOR
داریوش
علیپور
daryoush.alipour@gmail.com
2
دانشگاه بوعلی سینا همدان
LEAD_AUTHOR
محمد جمال
سحرخیز
jamalsaharkhiz@yahoo.com
3
دانشگاه شیراز
AUTHOR
مصطفی
ملکی
mmalecky@basu.ac.ir
4
داشگاه بوعلی سینا
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثر مخمر ساکارومیسس سرویسیه و ملاس برارزش غذایی آتریپلکس لنتی فورمیس سیلو شده
هدف از این پژوهش بررسی اثرات سطوح مختلف مخمر و ملاس بر روی ترکیبات شیمیایی، ارزش غذایی و گوارش پذیری سیلوی آتریپلکس لنتی فورمیس بود. مخمر در سطوح صفر(شاهد)، 5/2، 5 گرم بر کیلوگرم ماده خشک و ملاس در سه سطح، صفر(شاهد)، 10درصد و 15 درصد به آتریپلکس اضافه شده و سیلو شدند. آزمایش به روش فاکتوریل 3×3 در قالب طرح کاملا تصادفی انجام گرفت. ترکیبات شیمیایی آنها شامل ماده خشک (DM)، ماده آلی (OM)، خاکسترخام (ASH)، دیواره سلولی (NDF)، ...) تعیین شدند. سپس برای اندازهگیری گوارش پذیری ماده آلی تیمارهای مورد مطالعه از آزمون تولید گاز بر روی 2 رأس گوساله نر بومی استفاده گردید. نتایج آزمایش نشان دادند افزودن سطح 5/2 گرم مخمر باعث افزایش ماده خشک، pH و کاهش کربوهیدرات محلول شد .سطح 5 گرم مخمر باعث افزایش ماده خشک، خاکستر، دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز و کاهش ماده آلی، چربی، کربوهیدرات محلول و pH شد اما بر مقدار پروتئین خام تاثیر معنی داری (05/0<P) نداشت. سطح 10 درصد ملاس باعث کاهش دیواره سلولی ، دیواره سلولی بدون همی سلولز، ماده آلی و pH و افزایش ماده خشک، کربوهیدرات محلول و خاکستر شد، ولی بر پروتئین و چربی تاثیر معنی داری نداشت. سطح 15 درصد ملاس دیواره سلولی ، دیواره سلولی بدون همی سلولز، خاکستر و پروتئین را کاهش داد و باعث افزایش ماده خشک، کربوهیدرات محلول، چربی و pH شد. نتایج نشان داد که مخمر و ملاس باعث بهبودارزش غدایی سیلوی آتریپلکس گردیدولی نیاز به بررسی های بیشتر در این زمینه می باشد.
https://ejrr.gau.ac.ir/article_1225_bc02018f8773e45fb999477db48ddee9.pdf
2013-07-23
31
50
مخمر
ملاس
آتریپلکس
سیلو
تولید گاز
نرجس
نقابی
narjesneghabi@gmail.com
1
دانشگاه زابل
LEAD_AUTHOR
قاسم
جلیلوند
jgalilvand@uoz.ac.ir
2
دانشگاه زابل
AUTHOR
lمصطفی
یوسف الهی
iranmanesh1824@yahoo.com
3
دانشگاه زابل
AUTHOR
کمال
شجاعیان
shojaian@uoz.ac.ir
4
دانشگاه زابل
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
برآورد پارامترهای ژنتیکی صفات تولیدی و تداوم شیردهی گاوهای هلشتاین ایران با استفاده از رگرسیون تصادفی
مؤلفههای (کو) واریانس شیر، چربی و پروتئین تولیدی نخستین دوره شیردهی 11368 رأس گاو شیری هلشتاین ایران با استفاده از مدل های روز آزمون رگرسیون تصادفی و روش حداکثر درستنمایی محدود شده (REML) برآورد شدند. در این مطالعه برای کل دوره شیردهی واریانس های باقی مانده همگن فرض شدند. محدوده وراثت پذیری 305 روز صفات تولیدی 25/0 تا 31/0برآورد شد و بیشترین همبستگی ژنتیکی بین روزهای مختلف دوره شیردهی برای پروتئین مشاهده شد. یکی از فاکتورهای کلیدی تعیین کننده مقدار کل شیر تولیدی در طی یک دوره شیردهی، تداوم شیردهی است. تداوم شیردهی در گاوهای شیرده یک صفت اقتصادی وراثت پذیر و یک مشخصه مهم منحنی شیردهی می باشد. در این تحقیق از پنج معادله متفاوت محاسبه تداوم شامل: 1) P1، تفاوت ارزش های اصلاحی بین روز 290 و 90؛ 2) P2، تفاوت ارزش های اصلاحی بین روزهای 1 تا 100 از روزهای 101 تا 200؛ 3) P3، اختلاف متوسط ارزش اصلاحی برآورد شده برای روزهای 255 تا 305 از روزهای 50 تا 70؛ 4) P4، مجموع اختلاف ارزش های اصلاحی برای روزهای 61 تا 280 از روز 60 ؛ 5) P5، مجموع اختلاف ارزش های اصلاحی برای روزهای 60 تا 279 از روز 280 استفاده شد. وراثت پذیری ها به عنوان تابعی از زمان محاسبه شدند. وراثت پذیری های تداوم پروتئین (31/0-06/0) کمی بالاتر از این مقادیر برای تداوم شیر (28/0-07/0) و چربی (25/0-03/0) تولیدی برآورد شد، همچنین همبستگیهای ژنتیکی بین تداوم و 305 روز تولید برای پروتئین و شیر کمی بالاتر از آن برای چربی برآورد شدند.
https://ejrr.gau.ac.ir/article_1226_5b67219e5acfc1dedd41583153275bd7.pdf
2013-07-23
51
64
واژه¬های کلیدی: مدل روز آزمون
رگرسیون تصادفی
پارامترهای ژنتیکی
تداوم شیردهی
خبات
خیرآبادی
kheirabadi89@ms.tabrizu.ac.ir
1
دانشجوی ارشد
LEAD_AUTHOR
صادق
علیجانی
sad-ali@tabrizu.ac.ir
2
هیات علمی دانشگاه تبرزی
AUTHOR
سید عباس
رأفت
abbasrafat@hotmail.com
3
عضو هیات علمی دانشگاه تبریز
AUTHOR
غلامعلی
مقدم
ghmoghaddam@hotmail.com
4
عضو هیات علمی دانشگاه تبریز
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی روند همخونی و اثر آن بر عملکرد صفات رشد در گوسفند نژاد لریبختیاری
هدف از انجام این مطالعه برآورد مقدار همخونی و اثر آن بر عملکرد صفات رشد، در گوسفندان لریبختیاری بود. برای انجام این پژوهش از اطلاعات شجره و وزن بدن در سنین مختلف (وزن تولد، یکماهگی، شیرگیری، ششماهگی، نهماهگی و یکسالگی) 7697 رأس بره حاصل از 291 رأس قوچ و 2097 رأس میش که طی سالهای 1368 تا 1389 در ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد گوسفند لریبختیاری، واقع در شهرستان شهرکرد، جمعآوری شده بود، استفاده شد. برای برآورد ضریب همخونی از برنامه CFC و برای محاسبه میزان تابعیت صفات از همخونی، از نرمافزار WOMBAT استفاده گردید. تعداد حیوانات همخون موجود در شجره 3056 رأس (5/39 درصد گله) بود. میانگین ضریب همخونی کل جمعیت و جمعیت همخون به ترتیب برابر 94/0 و 4/2 درصد برآورد گردید. مقدار تغییر در صفات به دلیل همخونی برای اوازن تولد، یکماهگی، شیرگیری، ششماهگی، نهماهگی و یکسالگی به ترتیب برابر 5/0+، 4/34-، 8/109-، 6/283-، 1/193- و 234- گرم محاسبه شد. بیشترین مقدار همخونی 25/31 درصد و بیشترین حیوانات همخون را حیوانات با ضریب همخونی صفر تا 5 درصد تشکیل دادند که این نتایج، در حال حاضر میزان پایین همخونی در این گله را تأیید میکند. روند تغییرات سالیانه ضریب همخونی 098/0 درصد و به لحاظ آماری معنیدار بود. بنابراین با مدیریت همخونی به صورت افزایش آمیزشهای دور در گله و استفاده از آمیزش نرهای مولد برتر در گله به صورت کنترل شده، میتوان از اثرات زیانآور احتمالی، ناشی از افزایش بیش از حد همخونی جلوگیری نمود.
https://ejrr.gau.ac.ir/article_1227_cd80d6cf6ce92aaa181aa04d235e9ced.pdf
2012-07-22
65
78
تابعیت
صفات رشد
گوسفند لریبختیاری
افت همخونی
آذر
راشدی ده صحرایی
azar.rashedi2010@yahoo.com
1
دانشگاه رامین خوزستان
LEAD_AUTHOR
جمال
فیاضی
j_fayazi@yahoo.com
2
عضو هیئت علمی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان-
AUTHOR
محمود
وطن خواه
vatankhah_mah@yahoo.com
3
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
پاسخ هورمون های تیروئیدی و تستوسترون به تغییرات ماهانه در قوچ های دالاق
چکیده هدف از این آزمایش بررسی تغییرات ماهانه هورمون های تیروئیدی T3 و T4 و نسبت بین آن ها و همچنین هورمونهای TSH و تستوسترون سرم قوچهای دالاق می باشد. بدین منظور چهار رأس قوچ بالغ و سالم که سن آنها بین 3 تا 4 سال و میانگین وزنی آنها 5 ± 45 کیلوگرم بود، انتخاب و در شرایط یکسان نگهداری شدند. نمونه های خون ازخرداد تا آبان ماه هر سه هفته یکبار جمع آوری و اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که اثر ماه بر مقدار هورمون T3 و TSH معنی دار بود (05/0>P )، ولی بر مقدار هورمون T4، نسبت T3 به T4 و تستوسترون تاثیری نداشت (05/0<P). بیشترین مقدار هورمونT3 در ماه آبان (10/0± 163/2 نانوگرم بر میلی لیتر) و کمترین آن در تیر ماه (15/0± 107/1 نانوگرم بر میلی لیتر) مشاهده گردید. همچنین بیشترین سطح هورمون TSH در تیر ماه با (88/0± 25/3) و کمترین آن مربوط به ماههای مرداد و شهریور (04/0±490/0) بود. در پایان یافته های این تحقیق نشان می دهد که احتمالاً تولید مثل قوچ دالاق با توجه به عدم تغییر معنی دار هورمون های تولید مثل، تحت تاثیر فصل نبوده و قوچ دالاق در تمام ماه های آزمایش توانایی تولید مثل و باروری را دارا می باشد. بنابراین به نظر می رسد، قوچ دالاق حساسیت کمتری به تغییرات طول روز و فصل دارد و می توان از آن برای جفتگیری میش ها در زمان دلخواه استفاده نمود تا بره زایی در فصل مطلوب انجام شود.
https://ejrr.gau.ac.ir/article_1228_ce7ca110c67e4b7934dab19e28744e37.pdf
2013-07-23
79
90
واژه های کلیدی: هورمونهای تیروئیدی
تستوسترون
تولید مثل فصلی
قوچ دالاق
تغییرات ماهانه
یحیی
حسن پور
younes_667@yahoo.com
1
کارشناس آزمایشگاه دانشگاه علوم کشاورزی
LEAD_AUTHOR
یوسف
جعفری آهنگری
YJAHANGARI@YAHOO.CO.UK
2
دانشیار دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
AUTHOR
امیر
اخلاقی
aakhlaghi@shirazu.ac.ir
3
استادیار دانشگاه شیراز
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تاثیر پشمچینی بر عملکرد و برخی شاخصهای فیزیولوژیک و متابولیک برهها در شرایط تنش گرمایی محیطی
هدف این تحقیق، بررسی تاثیر پشمچینی بر عملکرد و برخی شاخصهای فیزیولوژیک و متابولیک برهها در شرایط تنش گرمایی بود. شانزده بره نر پرواری نژاد دالاق (5/0±5/3 ماه) به دو گروه تقسیم و در قفسهای انفرادی نگهداری شدند. یک گروه در اواخر خرداد پشمچینی کامل شد و گروه دیگر پشمچینی نشدند. دورهی تحقیق شامل چهار هفته متوالی بعد از پشمچینی بود. حیوانات به طور هفتگی توزین و مصرف خوراک سه بار در هفته اندازهگیری گردید. دمای رکتوم، ضربان قلب و نرخ تنفس به صورت هفتگی اندازهگیری شد. نمونههای خون جمعآوری و برای اندازهگیری فراسنجههای خون و هورمونها استفاده شد. نتایج نشان داد که پشمچینی اثر معنیداری بر مصرف خوراک و افزایش وزن هفتگی در کل دوره نداشت. ضریب تبدیل غذایی در کل دوره با پشمچینی به طور معنیداری (05/0P<) بهبود یافت (70/10 در مقابل 26/13). پشمچینی باعث کاهش غیرمعنیدار در دمای رکتوم شد (05/0<P). ضربان قلب تحت تاثیر پشمچینی قرار نگرفت، ولی نرخ تنفس به طور معنیداری (05/0P<) در اثر پشمچینی کاهش یافت (59/137 در مقابل 50/159 تنفس در دقیقه). غلظت گلوکز، اوره و پروتئین تام خون تحت تاثیر پشمچینی قرار نگرفت. غلظت کورتیزول خون بین دو گروه تفاوت معنیداری نداشت ولی پشمچینی باعث کاهش معنیدار در غلظت تیروکسین خون شد (05/0P<). کاهش چشمگیر نرخ تنفس و کاهش نسبی دمای رکتوم برهها در اثر پشمچینی بیانگر کاهش پاسخ به تنش گرمایی است. همچنین، کاهش غلظت تیروکسین در راستای کاهش تولید حرارت در بدن است که بیانگر افزایش ابقای انرژی در بدن میباشد.
https://ejrr.gau.ac.ir/article_1229_69da1e7f72853c1cf045c6ca6cccf096.pdf
2013-07-23
91
100
پشمچینی
تنش گرمایی
شاخصهای فیزیولوژیک و متابولیک
بره
فرید
مسلمی پور
moslemipurf@ghec.ac.ir
1
عضو هیات علمی تمام وقت
LEAD_AUTHOR